گروه سیاسی مشرق - سفر روحانی و تیم همراه به نیویورک دارای حواشی و بازتاب هایی در رسانه های داخلی و خارجی بود. یکی از حواشی به وجود آمده در این سفر، اظهارات وزیر امور خارجه به عنوان سفیر دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در میزگردی با حضور خبرنگاران و کارشناسان سیاست خارجی در شورای روابط خارجی آمریکا بود.
وی در پاسخ به سوال یکی از عناصر ضد انقلاب و شناسنامه دار (هاله اسفندیاری) درباره تأثیر مذاکرات هسته ای در سیاست داخلی جوابی می دهد که موجی از انتقادات را به همراه داشته و این در حالی است که محمد جواد ظریف در پاسخ به این انتقادات گفته است: این خبرها بر اساس ترجمه غلط است.
مشروح پاسخ و جواب محمد جواد ظریف به شرح ذیل است:
سؤال: هاله اسفندیاری مدیر بخش خاورمیانه موسسه تحقیقاتی وودرو ویلسون از ظریف پرسید: لطفا درباره تاثیر گفتگوها بر مسائل سیاسی داخلی ایران توضیح بفرمایید. البته می دانم که این حوزه، مدنظر شما نیست.
ظریف در پاسخ گفت: " بی تردید، همینطور است زیرا ما روندی را شروع کرده ایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بی نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا شانزده ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار می شود ، به این عملکرد ما (با آرای خود) پاسخ بدهند.
وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هسته ای با جامعه بین المللی در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ توافق هایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپا رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس جمهوری متفاوت (احمدی نژاد) دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد. (خنده حضار)
البته باید توجه داشت که اتحادیه اروپا به تنهایی فعالیت نمی کرد و مقامات کاخ سفید و وزارت امورخارجه آمریکا مانع از هرگونه توافق شدند همانطور که حالا هم کسانی هستند که نمی خواهند هیچ گونه توافقی حاصل شود قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. حالا من بار دیگر زنده شده ام (خنده حضار). به نظرمن، در انتقال پیامی که جامعه بین المللی و بویژه غرب می خواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند. باید دیگر تعامل ازجانب ایران و تلاش ایران برای بازبودن و نگاه به آینده داشتن با پاسخ مثبت مواجه می شود یا اینکه بار دیگر ، رد میشود. من فکر می کنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رای نشان خواهند داد.[1]
تذکری به اصحاب رسانه
اگرچه وزیر امورخارجه سخنان مبهم و نادرستی را درباره سیاست داخلی ایران و گره زدن مذاکرات هستهای به انتخابات مجلس را در میان مخالفین و دشمنان شناسنامه دار جمهوری اسلامی ایران بیان کرده است، ولی مترجمین باید بر اساس واقعیت اقدام به ترجمه کرده و کلمهای را حذف و اضافه نکنند.
در بعضی از ترجمه ها توسط رسانههای دیگر، کلمهای به اظهارات ظریف اضافه شده بود که در صورت صحت آن، بار معنایی اظهارات را به گونه دیگری تغییر میدهد اما با رجوع به منبع خبر یعنی وبسایت شورای روابط خارجی آمریکا متوجه میشویم چنین کلمه ای در جواب ظریف دیده نمیشود.[2]
ترجمه غلط و انتقادات بر اساس ترجمه غلط به صورت زیر بود:
محمد جواد ظریف در پاسخ به هاله اسفندیاری در شورای روابط خارجی آمریکا میگوید که اگر غربی ها قدر فرصت ایجاد شده را ندانند و با دولت آقای روحانی توافق نکنند، مردم 16 ماه بعد در انتخابات مجلس پاسخ آنها را با رای دادن به جریانات غرب ستیز خواهند داد.
واژه غرب ستیز با توجه به متن لاتین در اظهارات ظریف استفاده نشده و ایشان تنها اشاره به رأی مردم در انتخابات آتی مجلس کرده اند و علیالظاهر جناب اقای ظریف بر اساس این اشتباه به این جواب بسنده کرده است که این خبرها بر اساس ترجمه غلط بوده است.
سیاسیون چگونه برای پیروزی حزب وابسته به خود، منافع ملی را قربانی کردند؟
اولین مصداق:
از مصادیق قربانی کردن منافع ملی توسط سیاسیون داخلی، اظهار نظر و تحلیلهای سیاسی، مقابل دشمنان قسم خورده کشور، سفرا و نمایندگان کشورهای بیگانه است به گونهای که افراد تحلیلگر با توجیه این مسئله که ما فقط تحلیل خود را از اوضاع داخلی بیان کردیم و خبری از پشت پردههای سیاست را بازگو نکردهایم، به نوعی عملکرد اشتباه و سادهلوحانه خود را توجیه میکنند.
دومین مصداق:
افرادی پیدا میشوند که با این توجیه که برای کسب منافع ملی، اظهاراتی داشتیم که مصرف خارجی دارد و نه مصرف داخلی، به دنبال بستن دهان منتقدین هستند. این افراد با استفاده از همین توجیه اقدامات و اظهاراتی را بیان میکنند که سبب دلگرمی و تحریک طرف خارجی برای دخالت در مسایل داخلی ایران میشود.
سومین مصداق:
شاید یکی دیگر از مصادیق نابخردی در عالم سیاست برای خرج کردن منافع ملی مقابل بیگانگان، استفاده از حربه تحریک بیگانگان برای امتیاز گرفتن از آنها است، به عبارت دیگر، شخص برای اینکه به طرف مقابل بفهماند تنها گروهی که می تواند با جریان غرب به تفاهم برسد، فلان گروه داخلی است، آنها را تهدید میکند اگر امتیاز ندهید، گروه مورد نظر توسط مردم حذف خواهد شد، به نوعی در این مصداق، گدایی سیاسی به همراه تحریک طرف خارجی برای دخالت در امور داخلی دیده میشود.
چهارمین مصداق:
از دیگر نمونههای پیش آمده در عالم واقع، توجیه استفاده از هرگونه ابزار برای رسیدن به هدف است، به نحوی که شخص مسوول با استفاده از هر حربهای همچون استفاده ابزاری برای بالا بردن حزب مطبوع خویش و تخریب دیگر احزاب مخالف یا منتقد، به دنبال تحصیل منافع ملی است و در توجیه اقدام خود میگوید، با استفاده از تخریب دیگران، منافع بالاتری را برای کشور بدست آوردم!
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به حال مصادیق زیادی درباره جاسوسی، گدایی سیاسی، دلگرم کردن بیگانگان به دخالت در امور داخلی، فروش اخبار داخلی برای امتیاز گرفتن از غرب و ... وجود داشته و خواهد داشد و برای نمونه به مصادیق عملی آن اشاره می شود.
ملاقات محمد جواد لاریجانی با نیک براون
زمان زیادی تا انتخابات دوم خرداد 76 باقی نمانده بود که انتشار یک خبر، جنجالهای فراوانی را برانگیخت؛ دیدار محرمانه محمدجواد لاریجانی و یک دیپلمات ارشد انگلیسی. این خبر که در آن بخشی از محتوای مذاکرات لاریجانی - براون نیز منتشر شد، از چنان اهمیتی برخوردار بود که مهمترین مساله سیاسی آن روزها یعنی انتخابات ریاستجمهوری را تحتتاثیر قرار داد.
اهمیت این دیدار از آنرو بود که محمدجواد لاریجانی ریاست مرکز پژوهشهای مجلس پنجم را برعهده داشت و در تقسیمبندیهای سیاسی آن روزها بهعنوان یکی از متحدان نزدیک علیاکبر ناطقنوری شناخته میشد. او در عین حال در کمیسیون سیاست خارجی مجلس نیز حضور داشت و با وجود اینکه زمان زیادی از قطع همکاریاش با وزارتخارجه میگذشت، اما همچنان بهعنوان یک دیپلمات برجسته شناخته میشد و از همینرو بود که حاشیههای فراوانی پیرامون دیدار او و براون ایجاد شد.
لاریجانی در سفر خود، کنفرانسی مطبوعاتی در لندن ترتیب داد تا برنامهها و دیدگاههای علیاکبر ناطقنوری برای کشورداری را در برابر خبرنگاران بیگانه تشریح کند. این سفر اما چندان برای لاریجانی و نامزد مورد حمایتش خوشیمن نبود؛ چه آنکه انتشار اخبار دیدار رئیس وقت مرکز پژوهشهای مجلس با نیک براون، کافی بود تا موجی از حمله و انتقاد بهسوی لاریجانی و ناطقنوری سرازیر شود. براساس اخباری که رسانههای جریان منتقد ناطقنوری منتشر کرده بودند، لاریجانی به طرف انگلیسی خود گفته بود که ناطقنوری، سیاستمردی لیبرالمسلک است اما رقیب او - سیدمحمد خاتمی - در جرگه سیاستسازانی است که در سال ۵۸ سفارت آمریکا در تهران را به اشغال خود درآوردند. بنا به ادعای این رسانهها، لاریجانی گفته بود: «ریاست بنیاد ۱۵ خرداد - آیتالله حسن صانعی که زمانی جایزه برای اعدام سلمان رشدی معین کرده بود - را نیز یکی از هواداران خاتمی عهدهدار است و حامیان خاتمی در ایران تندروهای چپمزاج هستند.»
کار تا جایی بالا گرفت که رسانههای حامی سیدمحمد خاتمی، نامزد مورد حمایت مجمع روحانیون مبارز و سازمان مجاهدین انقلاب، بخشی از این مذاکرات را در رسانههای اصلی خود همچون روزنامههای «سلام» و «کار و کارگر» و همچنین هفتهنامه «عصر ما» منتشر کردند. آنها معتقد بودند که این اقدام به «آبروریزی بزرگ برای جناح راست و شخص لاریجانی» و «تبدیل او به چهرهای سوخته در میان محافظهکاران» منجر شده است.
این البته تنها اقدام جنجالبرانگیز محمدجواد لاریجانی در سیاست خارجی نبود. او در سال 78 یعنی تنها دو سال بعد از دیدار با نیک براون با خانم ریتا گریس از سران حزب سبز آلمان ملاقات کرد؛ دیداری که هیچ خبر یا تصویری از محتوای آن منتشر نشد. این در حالی بود که لاریجانی در این دوره مسئولیت خاصی در دولت و مجلس نداشت. داستان دیدار با نیک براون اما باز هم مهمتر از این اتفاق قلمداد میشود. [3]
جلسه تحلیل سیاسی فعالین اصلاحات در سفارت انگلیس
از دیگر مصادیق جهالت و ساده انگاری در تاریخ سیاسی معاصر، تشکیل جلسات تحلیل سیاسی در سفارت انگلیس توسط بعضی از عناصر فعال اصلاحطلب و مشارکت است به گونه ای که این افراد با توجیه این مسئله که تنها به تحلیل علمی و سیاسی مسایل داخلی می پردازیم و از اخبار پشت پرده استفاده نمیکنیم، به جاسوسی خود برای سفارت انگلیس روکش علمی اضافه کرده و خود را توجیه می کردند، بعضی از این افراد از فعالین و متهمین فتنه 88 بودند.
دیدار محمد خاتمی با سفیر آلمان و استفاده از ابزار تحریم برای شکست دولت نهم و دهم
بدنبال انتشار خبری در برخی سایت های اینترنتی مبنی بر دیدار محرمانه سفیر آلمان در تهران با محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق حزب مشارکت و عضو فعلی شورای مرکزی این حزب ، پایگاه خبری جهان به اطلاعات جدیدی از این دیدار دست یافت.
یکی از فعالان حزب مشارکت که نخواست نامش فاش شود ، در گفتگو با خبرنگار «جهان» ضمن اعتراض به لاقیدی تشکیلاتی در این حزب و عدم رعایت منافع ملی توسط برخی اعضای ارشد آن ، گوشه هایی از این مسائل را افشا کرد.
این عضو مشارکت به دیدار محرمانه چندی پیش دبیر کل سابق حزب مشارکت و عضو شورای مرکزی فعلی آن با سفیر آلمان در تهران اشاره کرد و گفت: « زمانی که برخی مطالب رد و بدل شده در این ملاقات محرمانه را از یکی از دوستان حزبی شنیدم و از اینکه شخصیتی چون رضا خاتمی اینگونه سفره دل را مقابل یک سفیر خارجی باز کرده ، شوکه شدم.»
وی افزود: « در این دیدار که پیش از صدور قطعنامه سوم شورای امنیت علیه ایران انجام شده ، محمدرضا خاتمی با بی صبری از سفیر آلمان می پرسد که پرونده هسته ای ایران و قطعنامه سوم به کجا رسید و سفیر با خنده در پاسخ می گوید که نگران نباشید ما تصمیم خودمان را گرفته ایم درست است که تصویب قطعنامه علیه ایران قدری طول کشید اما مطمئن باشید که بالاخره صادر می شود.»
عضو مشارکت میگوید: خاتمی همچنین در این ملاقات محرمانه ، با طرح این موضوع که تحریم های خارجی جواب داده و با آشکار شدن مشکلات اقتصادی احمدی نژاد پایگاه خود را از دست داده است ، خطاب به سفیر آلمان می گوید که بزرگترین چیزی که می تواند احمدی نژاد را سرپا نگه دارد و حتی در انتخابات ریاست جمهوری آینده موجب انتخاب دوباره او شود ، پیروزی در پرونده هسته ای است که غرب باید در این باره چاره ای بیندیشد.»
وی افزود: « در پایان این دیدار ، سفیر آلمان ضمن ابراز امیدواری برای پیروزی هر چه نزدیک تر حزب مشارکت ، یک هدیه قیمتی هم به رضا خاتمی اهدا کرد.»
این فعال حزب مشارکت همچنین یادآور شد: « در جریان تحصن نمایندگان مجلس ششم در سال 82 که در اعتراض به رد صلاحیت های صورت گرفته توسط شورای نگهبان انجام شد ، سفیر آلمان ضمن حضور در جمع نمایندگان متحصن حمایت خود را از اقدام آنان اعلام کرد. »[4]
فتنه 88 و دلگرم کردن بیگانگان به دخالت در امور داخلی
اگرچه موضوع انتخابات سال 88 از بزرگترین خیانت های مدعیان قانون مداری و اصلاحات در کشور محسوب میشود، ولی انچه بیش از پیش در این مسئله اهمیت دارد، ساده لوحی و اقدامات جاهلانه نخبگان معترض در جریان انتخابات بود به گونه ای که این اعتراضات منجر به دلگرمی و تحریک بیگانگان به دخالت در امور داخلی ایران شد و سفارت خبیثه انگلیس به صورت کاملا مستقیم و در مسایل امنیتی – اطلاعاتی فتنه سهم خود را به اجرا گذاشت و آمریکا پشت سر انگلیس از لج بازیهای درونی نهایت استفاده را برد.
سخنی با وزیر محترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
تمامی مردم شریف ایران به خوبی از تلاش تیم مذاکره کننده هستهای در دولت فعلی و دولت های سابق خبر داشته و برای پیروزی آنها مقابل دشمنان درجه یک جمهوری اسلامی ایران ( آمریکا، انگلیس و اسراییل و جریان غربی) دعا کرده و خواهند کرد و تیم مذاکراتی فعلی به ریاست جناب آقای ظریف همچنان از حمایتهای مقام معظم رهبری بهرهمند خواهد بود ولی توجه به تذکرات زیر و عذرخواهی وزیر امورخارجه از ملت شریف ایران از ضرورتهای رفتار شفاف در عرصه داخلی است.
آیا تحصیل منافع ملی به قیمت تحریک و دلگرم کردن سرویس های اطلاعاتی – امنیتی بیگانه، برای روی کار ماندن دولت یا جریان نزدیک به دولت تا این حد ضرورت دارد که وزیر خارجه انتخابات مجلس را با مذاکرات هستهای گره بزند؟ آیا استفاده از این عبارات بدین معنا نیست که طرف غربی برای روی کار ماندن دولت یازدهم باید کمکهای لازم را برای روی کار ماندن تیم مذاکره کننده در قدرت انجام دهد؟
اما این سخنان آقای ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا یادآور انتشار فیلمی از گفتگوی غیررسمی او با محمد البرادعی، رئیس پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که موضوع ملی هسته ای را وجه المصالحه حفظ اعتبار غرب و متقابلاً حفظ اعتبار و موقعیت جریان سیاسی متبوع خود در داخل کشور میخواند. ولی سؤال اصلی این است، چگونه مردم باور کنند که مسئله مهمی همچون موضوع هستهای، بازیچه ای برای مسائل حزبی نخواهد بود؟
جناب آقای ظریف ممکن است بگوید که استفاده از این واژگان مصرف خارجی داشته و نباید در داخل تحلیل و ترجمه شود که باید بگوییم این منطق، منطق غلطی است زیرا بر اساس این اظهارات، جنابعالی جریان غربی را برای ماندن خود در قدرت، تحریک به دخالت در امور داخلی کرده اید و همین مسئله سبب میشود خدایی ناکرده حوادث سال 88 و دخالتهای خارجی، بدون خواست دولت یازدهم اتفاق بیقتد که در آن صورت، راهبرد برد – برد تبدیل به راهبرد باخت – برد و به سود جریان غربی تمام خواهد شد.
[1] - http://www.eshraf.ir/2791
[2] - متن لاتین اظهارات محمد جواد ظریف:
QUESTION: Thank you very much. Dr. Zarif, will a failing of talks impact Iran's foreign policy and, if so, how? I will spare you with the impact on domestic policy, because I know it's not your portfolio. Thank you.
ZARIF: Thank you. Of course it will, because Iran started a process -- we started a process with the aim of changing the foreign policy environment of the government of the country. Now if, in spite of our efforts to be accommodating, we fail, then the Iranian people have an opportunity to respond to our failure in about a year's time, in about a year -- about 16-month time when we have the next parliamentary election.
Last time around when we tried, we were accommodating to the international community in negotiating our nuclear deal -- I'm talking about 2004 and 2005 -- and then when our attempts at openness were rebuffed by the European Union and -- because the European Union was not doing this alone and somebody sitting in the White House and in the State Department prevented any agreement, like some people who now do not want to see any agreement, no matter what the parameters are, at that time, people basically rewarded us for our failure by electing a different type of president to office in Iran which went on for a good eight years and gave me early retirement.
(LAUGHTER)
So now that I'm back from the dead, I think it is -- it is important for us to be careful about the type of message the international community, and particularly the West, is sending to Iran, whether accommodation by Iran, whether an attempt by Iran to be open, to be forward-looking, receives positive answer, positive response, or whether it would be rebuffed again. And I think the Iranian people will respond to this over the ballot box.
[3] - http://mosalas.ir/NewsDetail.aspx?Ser_Id=2&News_Id=14710
[4] - http://www.jahannews.com/vdcc0oqi.2bq008laa2.txt